گریه کردن خانمی
سلام و درود به تمامی بچه های خوب و نازی که وقتی مامانشون صبح مجبوره بره سر کار گریه و زاری نمیکنند.
امروز خانم خانمهای ما وقتی میخواستم ببرمش خونه مامان جون بیدار شد و تا گذاشتمش توی رختخواب خونه مامان جون بلند شد و زد زیر گریه و شروع کرد به اینکه مامانی نرو دلم تنگ می شه مامانی پیشم بمون نرو نرو نرو.... خوب منم مامانم دیگه دلم میسوزه از یک طرف باید برم سر کار و از طرف دیگه طاقت گریه های دخترگلم رو ندارم ..خلاصه نیم ساعتی باهاش حرف زدم که مامانی خیلی دوستت داره ، مامانی عاشقته ، من جز تو کسی رو ندارم ، تو همه زندگی منی ، تو نفس منی ، توهمه دارو ندار منی ، اگه حلما گریه کنه مامان هم گریه میکنه و ناراحت میشه تا بالاخره نه اینکه راضی بشه ولی خوب با هزار تا بوس ازش جداشدم و بدوبدو رفتم سر کار بماند که چقدر دیرم شد و چقدر مجبور شدم بدوم . ساعت 9 که زنگ زدم خونمون مامانم گفت آرومه و داره با نازگل (عروسکش) بازی می کنه. خدایا چه کار کنم دوست ندارم خدایی نکرده تو روحیه دخترم تاثیر بدی بگذاره که من میرم سر کار ....تو دوراهی موندم خدایا چه کار کنم برم سر کار یا نرم .